در ايـن آيـه تـقـديـم جـان و مـال بـه درگـاه خـدا و قـبـول شـهـادت در راه او و كـرامـتـى كـه خـداونـد بـه ايـثـارگـر جـان و مـال عـطـا مـى كـنـد، مـعامله با خدا شمرده شده است و دقيقا تعابيرى بكار رفته كه در داد و ستد كالاها به كار مى رود.
3 - اركـان مـعـامـله
مـعـامله بر چهار پايه اساسى استوار است كه بدين شرح است :فروشنده ، خـريـدار، كـالا وبـهـا. چـنـانـچـه بـعـضـى ازاركـان يـاد شـده فـراهـم نـشـود. معامل صورت نمى گيرد.در مـعـامـله شـهـيـد بـا خـداى مـتـعـال نـيـز هـمـين اركان معاملات عرفى وجود دارد. مشترى ، خداست . فروشنده ، رزمنده مؤ من است ، كالا، جان ومال است . بها، بهشت و رضوان است .
4 - حقيقت معامله با خدا
با كمى دقت بويژه با توجه به مطالب (نكته سه ) اين مطلب به دست مـى آيـد كـه بـطور يقين ، معامله با خدا غير از معامله عرفى است كه در ميان مردم انجام مى گيرد، زيرا خدا به كسى محتاج نيست .(إِنَّ اللّهَ لَغَنِىُّ عَنِالْعالَمينَ) (97) همانا خداوند، از جهانيان بى نياز است ( لِلّهِ خـَزائِنُ السَّمـواتِ وَالاَْرْضِ) (98) گـنـجـهـاى آسـمـانـهـا و زمـيـن مال خداوند است بعلاوه ، آنچه دراختيار انسان است ، اعم از نعمتهاى مادى ومعنوى چيزى جز لطف وفيض حق تعالى نيست .انسان از خود چيزى ندارد تا به خدا عوض بدهد.(يـا اءَيُّهـَا النـّاسُ اءَنـْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللّهِ) (99) اى مردم ! همه شما نيازمند به خدا هستيد.پـس مـعـامـله بـا خـدا درحـقيقت ، بخشش و هبه بلاعوض از طرف خداوند به بندگان است و براى ترغيب مسلمانان به جهاد، آن رامعامله (بيع وشراء) ناميده است . (100)
5 - وجـوب جـهاد در تمام اديان
از مطالعه سرگذشت پيامبران (ع ) اين مطلب روشن مى شود كه آنها و پيروانشان ماءمور به مبارزه و جهاد با ستمگران بوده اند. آيه مورد بحث كه مى فرمايد:(وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْراةِ وَالاِْنْجيلِ وَالْقُرْآنِ) دليـل بـر اين است كه در زمان موسى و عيسى (ع ) جنگ با دشمن بر آنها وپيروانشان واجب بوده است .پس وجوب جهاد اختصاص به امّت اسلامى نداشته ، بلكه در هر زمانى و در همه اديان واجب بوده و هست .
6 - نسيه اى كه بهتر از همه نقدهاست
ممكن است چنين به ذهن ، خطور كند، كه آرى خداوند بهشت را در اخـتـيـار مـؤ مـنـان مجاهد قرار مى دهد و نيز شكى نيست كه آن نعمت بسيار بزرگى است . ولى بـراى مـؤ منان مجاهدى كه سالها پس ازجهاد و مبازره در دنيا زندگى مى كنند، يك نعمت و پاداش نسيه است و اين نسيه بودن به مثابه نقصى براى اين پاداش است .